نتایج جستجو برای عبارت :

دیدار با کافکا در قبرستان

روزی "فرانتس کافکا" نویسنده مشهور چک تبار، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختر بچه‌ای افتاد که داشت گریه می کرد. کافکا جلو می‌رود و علت گریه ی دخترک را جویا می شود .دخترک همانطور که گریه می کرد پاسخ می‌دهد : " عروسکم گم شده ... "کافکا با حالتی کلافه پاسخ می‌دهد : " امان از این حواس پرت ... گم نشده ، رفته مسافرت ! "دخترک دست از گریه می‌کشد و بهت زده می‌پرسد : " از کجا می‌دونی ؟! "کافکا هم می گوید : " برات نامه نوشته و اون نامه پیش منه ... "دخترک ذوق زده از
دستت را روی کافکا میکشی، اشک هایت حیران مانده اند که روی دردهای کدام یک ببارند، یک طرف کاغذهای مچاله ‌شده و دفترخاطرات لخت، طرف دیگر تکه های ورق های سیاه.
‌دستت روی کافکا خشک شده. این یکی را خیلی دوست داشتی. این را نگو! ببین! آن را بالاتر را کامو چسبانده ای. من هم نمی‌دانم  کی اشک هایت می ریزد، اما جایی بین صدای فرهاد و فرخزاد  سیاهی روی صورت کافکا پخش می شود.
آنقدر می مانی تا مطمئن شوی که نور رفته است و برای کسی می نویسی
 " کاش آن روز از پل پایی
با سلام خدمت همراهان وبلاگ بیامه 
ساخت جاده قبرستان روستا
 
روستای بیامه سفلی یکی از بزرگترین روستاهای بخش گهواره است که راه جاده قبرستان این روستا جاده ای میباشه که فقط با تراکتور قابل عبور است این جاده در قسمت شمال غرب روستا میباشد  لذا از مسئولین مربوطه خواهشمند است که به این موضوع رسیدگی فرمایید که شاید یکی از بزرگترین مشکلات روستا برطرف شود
 
با تشکر
بامداد امروز در خواب با کافکا روبرو شدم. شگفت‌انگیز بود. تنها ساعتی قبل از به خواب رفتن، داستان کوتاهی از کافکا خوانده بودم، که در آن، یوزف کا. هنگام خواب با مردی هنرمند در قبرستانی تاریک و خلوت روبرو می‌شد. کا. و مرد هنرمند، بالای سر قبری تازه حفر شده، روبروی هم نشسته بودند و مرد هنرمند مشغول قلم زدن روی سنگ قبر بود، اما نمی‌توانست چیزی بنویسند. تا اینکه کا. دانست که باید خودش در قبر بخوابد و زمانی که چنین کرد، متوجه شد که مرد هنرمند نامش را
مَسخ  داستان کوتاهی از فرانتس کافکا است که در پاییز نوشته شده و در اکتبر ۱۹۱۵ به چاپ رسید. مسخ از مهمترین آثار ادبیات  فانتزی قرن بیستم است که در دانشکده‌ها و آموزشگاه‌های ادبیات سراسر جهان غرب تدریس می‌شود.
داستان در مورد فروشنده جوانی به نام گرگور سامسا
است که یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که به یک مخلوق
نفرت‌انگیز حشره‌مانند تبدیل شده است. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو
نمی‌شود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن
نظرِ حقیر راجع به "مسخِ" کافکا که داخل سایت گودریدز نوشته بودم و حال نداشتم اینجا باز تکرار کنم. گودریدز برای امتیازدادن نمراتِ 1 تا 5 در نظر گرفته.
 
چون حجمش کم بود 3 ستاره دارم، اگه با این ریتم حجمش بیشتر بود بهش 2 ستاره میدادم. و بنظرم با این مضمون و این مفاهیم بهتر بود کلا 20-30 صفحه باشه؛ درخورِ یک داستان کوتاه. تو این کتاب به مفاهیمی که از نقد و بررسی هاش خوندم، پیشِ پا افتاده پرداخته شده بود. یه کتاب با این همه شهرت فقط و ققط یک ایده و خلاقیت د
برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم:
١. بیمارستان٢. زندان٣. قبرستان
•  در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست.•  در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست.•  در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. 
زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود.پس چه بهتر که برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم ...
چه افرادی در قبرستان بقیع دفن شده اند؟

قبرستان بقیع، قبرستانی است که شاید با شنیدن نامش اشک در چشمان بچه مسلمان‌ها جمع شود.

قبرستان بقیع، قبرستانی است که شاید با شنیدن نامش اشک در چشمان بچه مسلمان‌ها جمع می شود و به یاد مظلومیت افراد بزرگ منتسب به خانواده ائمه که در این قبرستان دفن شده اند، بیفتند.

بَقیع کجاست؟
بَقیع یا بقیعُ الغَرْقَد، کهن‌ترین قبرستان مسلمانان پیش از اسلام، زمینی بزرگ و بوستانی بوده و در حوالی شهر یثرب حجاز است.
دفن ا
                            یا ظاهر یا باطن یا مالک یا قادر یا واهب یا وهاب 
بسم الله الرحمن الرحیم
1= در قبرستان : السلام علی اهل لا اله الا الله من اهل لا اله الا الله یا اهل لا اله الا الله بحق لا اله الا الله کیف وجدتم قول لا اله الا الله من لا اله الا الله یا لا اله الا الله بحق لا اله الا الله اغفر لمن قال لا اله الا الله وحشرنا فی زمره من قال لا اله الا الله محمد رسول الله ولی ولی الله
 
2= در قبرستان : لا اله الا الله وحده لا شریک له له الملک
عادت داشت مدام برود قبرستان. چند ماهی یکبار، ماهی یکبار، این اواخر هفته‌ای یکبار می‌رفت قبرستان. رفیق از دنیا رفته‌ای داشتیم که غم از دست دادنش برای او هیچ جوره فروکش نمی‌کرد. می‌گویند سوگ از دست دادن یک عزیز اگر بیشتر از شش ماه طول بکشد یعنی باید بروی یک فکری به حال خودت بکنی. بروی پی دوا و درمان. دوا و درمانش این بود که مدام برود قبرستان. سرش را می‌انداخت پایین و آرام آرام طوری که پا روی سنگ قبر عزیز کسی نگذارد راه می‌افتاد سمت قبر رفیقش.
کتاب مسخ، اثر کافکا.
این کتاب که بیش از صد سال از انتشارش می گذرد، مثل بسیاری از رمان ها نیست. نویسنده اش، چک، آلمانی است. و طول عمرش، کمی بیش از چهل سال. تقریبا بیشتر این مدت را بیمار بوده. میگرن، استرس های پیوسته، معده درد شدید. گلو درد .جوش های زشت و مزاحم صورت.و دست آخر، بیماری کشنده سل، که اورا در جوانی تقدیم مرگ کرد، و آن زندگی شلوغ خانوادگی، با ۶ فرزند، و.. از کافکا شخصیتی پیچیده و قابل تامل ساخته است. بسیاری از نویسندگان قدر جهان، از او الگ
خلاصه داستان : Pet Sematary – غبرستان حیوانات خانگی یک فیلم آمریکایی در ژانر فراطبیعی ترسناک بر پایه رمانی به همین نام و به قلم استیون کینگ است که سابقا فیلمی در سال ۱۹۸۹ از آن نیز اقتباس شده بود. «غبرستان حیوانات خانگی»یک کتاب در ژانر ترسناک اثر استیون کینگ است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شده‌است. واژه cemetery در زبان انگلیسی به معنای «قبرستان» است؛ اما هاوکینگ به عنوان یک اسم خاص از املای متفاوت Sematary بهره جسته‌است. به همین سبب، در ترجمه فارسی هم از واژه
بزار از دیروز شروع کنم. روز خوبی بود زبان که اصلا فکر نمیکردم خوب باشه عالی بود حتی رفتم پای تخته همه سوالارم جواب دادم. استرس نداشتم اما دستپاچگی یه کم چرا. خود کلاسم خوب بود چقدر حیف ترم بعدی معلممون عوض میشه :( من تازه داشتم حال میکردم باهاش. یعنی راحت شده ام تازه. ولی چه میشه کرد. ادما میانو میرم و تاثیراتشون میمونه. شاید اگه خوب نبود من احساس علاقه نمیکردم به زبان. حتی با این که سخت گیره یعنی ادمو کاری میکنه که یاد بگیره و فکر میکنم این یکی ا
دانلود بازی Graveyard Keeper برای اندروید
دانلود نسخه جدید بازی محافظ قبرستان + دیتا + نسخه مود شده
بازی Graveyard Keeper یک بازی شبیه‌سازی سرگرم‌کننده در سبک بازی های نقش‌آفرینی ساخته استودیو بازی‌سازی tinybuild است. این استودیو بازی‌های موفق دیگری همچون Hello neighbor و punch club را نیز در کارنامه خود دارد. بازی مورد نظر ما یعنی  Graveyard Keeper یا محافظ قبرستان در گوگل پلی ۹٫۹۹ دلار قیمت دارد؛ که ما نسخه خریداری شده آن را در سایت لیموناپ در اختیار شما گذاشته ایم.
Graveyard
به گزارش مجله اینترنتی چفچفک به نقل از پایگاه اینترنتی دیلی میل، اهالی یک روستا در جزیره بالی اندونزی برای جذب گردشگر دست به اقدامی عجیب می‌زنند. اهالی روستای ترونیان در شمال جزیره بالی در اندونزی از سنتی قدیمی پیروی می‌کنند که این سنت امروزه باعث جذب شمار زیادی از گردشگران به این روستا شده است.
این مطلب رو بخونید : خارج کردن مردگان از گور در اندونزی
آنچه باعث جذب گردشگران به این روستا شده است، قبرستان قدیمی این روستاست که ۱۱۰۰ سال از پایه
از خیابان و بازار که می گذشت به اطراف نگاه نمی کرد. در زمانی که در مشهد مقدس فلکه ای دور آستانه امام رضا(علیه السلام) احداث کردند و با احداث آن فلکه، قبرستان قتلگاه که قبرستان بزرگ و مهمی بود در داخل مشهد و در جانب شمالی صحن کهنه (صحن انقلاب اسلامی)، از بین رفت و اینها در آن زمان در مشهد کارهای مهم و جالب توجه هر کس بود، من همراه مرحوم حاج آخوند از درب غربی صحن کهنه بیرون رفتیم و در ابتدای بالا خیابان که حالا (سال 1354 شمسی) نامش خیابان نادری است می
 روز مانده به چهلم علی، وصیت نامه اش به دستم رسید. وصیت نامه را باز کردم. علی نوشته بود: «پدر جان من دوست دارم که در وادی رحمت در کنار سایر دوستانم به خاک سپرده شوم».
اما وصیت نامه دیر به دست ما رسید و ما علی را در قبرستان ستارخان دفن کردیم. احساس ملامت می کردیم. به هر کجا سرزدم تا اجازه ی انتقال جنازه اش را بگیرم، موفق نشدم. از امام اجازه ی نبش قبر خواستیم، اما اجازه ندادند، ناچار گذاشتیم جنازه در همان قبرستان ستارخان بماند، اما هر وقت علی را در
بزار یه خورده از کتاب بگم. خب میدونی که دارم کتاب محاکمه ، نوشتهٔ فرانتس کافکا با ترجمهٔ علی اصغر حداد از نشر ماهی رو میخونم. ترجمه اش که به نظرم خیلی روونو خوبه (نه که خیلی حرفه ایم تو ترجمه واسه همین نظر میدم :دی ) اما خود کتاب خب فکر کنم این کتاب اولین کتاب داستان بلندی باشه که از کافکا خوندم. قبلیا بیشتر داستانهای کوتاه بودن ازش. بعضی جاهاش کسل کننده میشه اما کلا یه ریتم خاص خودشو داره شبیه بقیه رمانها انگار نیست نمیدونم چجوری بگمش. ولی جوری
هیچ چیز نمی‌توانست اندازه‌ی این دور شدن کوتاه اما بزرگ به حال این روزام کمک کنه. برای بهتر دیدن و فهمیدن باید دور می‌شدم. دور که شدم تازه فهمیدم کی چقدر حواسش بهم است. کی روزی چند بار بهم زنگ زد و پیگیر کارام شد. کی نتونست واسه دو روز بخوابه. کی اصلا متوجه رفتن و نبودن و جای خالیم نشد. همه‌ی این چیزا رو از دور خیلی بهتر فهمیدم. حتا خودم رو. کنار جریان ساکن آب و نسیم خنک برخاسته ازش ایستادم به تماشای خودم. به تماشای اونی که دوستش دارم و دید
نسخه دوبله فارسی نیز افزوده شد
دانلود فیلم Pet Sematary 2019
امتیاز : 5.8 از 10
کیفیت : Bluray 1080p
ژانر : ترسناک, راز آلود, هیجان انگیز
کارگردان : Dennis Widmyer, Kevin Kölsch
ستارگان : Amy Seimetz, Jason Clarke, Jeté Laurence, John Lithgow
سال : 2019
کشور : آمریکا
سازندگان : Stephen King,Matt Greenberg,Jeff Buhler
مدت زمان : 1 ساعت و 41 دقیقه
داستان فیلم “قبرستان حیوانات خانگی” بر روی لوئیس کرید و خانواده او تمرکز دارد. داستان از جایی شروع می شود که لوئیس به همراه همسر و دو فرزندش به یک خانه روستایی نقل مکان م
.: نویسنده: فرانس کافکا         مترجم: صادق هدایت  :.
 
کتاب صوتی مسخ نوشته فرانس کافکا 
مسخ داستان فردی به نام گره‌گوار است که هنگامی که صبح از خواب برمی‌خیزد متوجه می‌شود که به سوسکی قهوه‌ای تبدیل شده
 
 > برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه کنید <
ادامه مطلب
آه، چقدر امید، دریا دریا امید _ ولی نه برای ما!
-کافکا
 
بنظرم تو زندگی هر بلایی که سرم بیاد اصلاً ایرادی نداره. کاملاً طبیعیه. سرِ خیلیا خیلی بدترش میاد. و خیلی چیزای خوب هم تا حالا تو زندگی برام پیش اومده که خیلیا ازش بی نصیبن. خیلیا توی مالی و جمهوریِ چاد دنیا میان، خیلیا قبل از 18 سالگی میمیرن، خیلیا دستشون قطع میشه، خیلیا به خاطر شرایطِ بد تو زندانن. چرا هیچکدوم از اینا سرِ من نیومده؟ اگه میومد هم طبیعی بود. سرِ هر کسی ممکنه بیاد و جای گله نیس
آه، چقدر امید، دریا دریا امید _ ولی نه برای ما!
-کافکا
 
بنظرم تو زندگی هر بلایی که سرم بیاد اصلاً ایرادی نداره. کاملاً طبیعیه. سرِ خیلیا خیلی بدترش میاد. و خیلی چیزای خوب هم تا حالا تو زندگی برام پیش اومده که خیلیا ازش بی نصیبن. خیلیا توی مالی و جمهوریِ چاد دنیا میان، خیلیا قبل از 18 سالگی میمیرن، خیلیا دستشون قطع میشه، خیلیا به خاطر شرایطِ بد تو زندانن. چرا هیچکدوم از اینا سرِ من نیومده؟ اگه میومد هم طبیعی بود. سرِ هر کسی ممکنه بیاد و جای گله نیس
فقط عضله ای ست که زور می زند...!
کافکا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
درچشمی بجوی
که حتی وقتی بسته است
رویای تو را ببیند .
کافکا@Parsa_Night_narrator
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
امامان دفن‌شده در بقیع
چهار تن از امامان شیعه، در قبرستان بقیع دفن شده‌اند که بر همین اساس، ائمه بقیع خوانده می‌شوند؛ از جمله:
حسن بن علی بن ابی طالب (۳-۵۰ق)، مشهور به امام مجتبی دومین امام شیعه و فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است که در ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید و در سال ۴۱ق با معاویه صلح کرد. دوره حکومت وی شش ماه و سه روز بود. پس از صلح، به مدینه رفت و ده سال در آنجا بود تا اینکه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۱]
علی بن حس
از معدود روزهای عمرم که از وضوحش در خاطرم به آهستگی کاسته می‌شود یکی هم وقتی‌ست که جسورانه از آن دیوار کوتاه بالا رفتم و پریدم توی آن قبرستان متروک...
سال‌ها پیش، قبر ژنرال را از نزدیک دیده‌بودم. یک‌مقبره به شکل ابلیسک که صدوپنجاه سال قبل برای یک فرمانده‌ی انگلیسی ساخته‌بودند. و طی سالیان دورتادورش را چنان درخت و نخل کاشته‌بودند که حالا به پارک ژنرال معروف است. اما گورستان انگلیسی‌ها را هیچ‌وقت از نزدیک ندیده‌بودم. آن‌طرف شهر بود. و د
در را سنگی پاک و سفید رنگ می نامند و به معنای مروارید است که البته در نجف هم همان معنای مروارید نجف را میدهد. ضمن اینکه در فارسی به این دل از سنگ کوارتز شفاف درکوهی هم گفته می شود. 
با ورود به مجموعه جواهراتی سایت جواهر تمامی سنگ های معدنی اصل را با شناسنامه بین المللی اصل بودن کالا دریافت کنید. 
این زیورآلات نقره زنانه و همچنین جواهرات مردانه در انواع و اقسام مانند: انگشتر در نجف، گوشوار دُر نجف، دستبند چرم، ساعت نقره، نیم ست دخترانه و زنان
از درون شما را گرم می‌کنند...
اما در عین حال
شما را پاره‌پاره می‌کنند!
کافکا در کرانه
#هاروکی_موراکامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
تخریب بقیع






قبرستان بقیع قبل از تخریب

تَخریبِ بَقیع، اشاره به رویدادی است که طی آن، وهابیان پس از محاصره مدینه در سال ۱۳۴۴ قمری، قبرستان بقیع و بقعه‌های آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ قمری با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعه‌های بقیع پرداخت
گتسبی بزرگو خوندم. خوب بود در نوعِ خود. 
الان چی بخونم؟ کافکا در کرانه؟ ریگ روان؟ یکی مثل همه؟ نمیدونم.
از اون همّه کتابی که چند ماه پیش به طور چریکی خریدم فقط 5 عنوان مونده، که البته یکیشون 4 جلده. ولی چه زود دارن تموم میشن. و چقد کتاب گرونه و چقد دوس دارم کلی از کتابای لیست خریدمو یه جا بخرم. ای بابا.
زندگی هیچ چیز خاصی نسبت به دیروز نداره. هیچ چیزِ خاصی. حتی خودمم نسبت به دیروز چیزِ خاصی ندارم. یه کم خسته‌م. یه کم با مقیاسِ خودم. مقیاسی که به تورم
به رفتم قبرستان
جوان هایی زیر خاک بودند
جوان هایی روی خاک
پیرهایی زیر خاک 
پیرهایی عصا به دست و قد خمیده
طفلی بی پدر شده بود
پدری بی پسر شده
مادری داغدار بود
مادری شادمان و جوان و تازه نفس
دست هایی که پیر شده بود و داشت غبار از مزار جوانی  پاک می کرد
و قبر خالی ای که داخلش اشغال ریخته بودند بچه ها
قبر خالی آماده...
مرد جوانی از مشکلات خود به
 حکیمی گلایه می کرد و از او خواست 
که راهنمایی اش کند.
 حکیم آدرسی به او داد و گفت به این
 مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی
 ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. 
مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت،
 با تعجب دید آنجا قبرستان است. 
به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند.
 دوست من اگر مشکلی داری، یعنی تو زنده ای..
زن سینی چای را بهانه کرد و کنار مرد نشست ، مرد اخبار را بهانه کرد و از زن فاصله گرفت . زن نزدیک شد و آرام دست مرد را گرفت ، مرد بی حوصله دست از دست زن کشید . زن حرف زد ، مرد سکوت کرد . زن خندید ، مرد سرد بود . زن مادر شد ، مرد عاشق . زن تنها شد ، مرد نفهمید . زن پیر شد در آینه ، مرد نبود .  زن رفت ، مرد سرش را بر گرداند ، تنها مانده بود میان یک قبرستان بزرگ ، و عکس زن که به او لبخند می زد‌ . مرد گریه کرد ، دیر شده بود ؛ زن خندید ، تنهایی تمام شد . مرد فریاد زد
خلاصه داستان : Pet Sematary – غبرستان حیوانات خانگی یک فیلم آمریکایی در ژانر فراطبیعی ترسناک بر پایه رمانی به همین نام و به قلم استیون کینگ است که سابقا فیلمی در سال ۱۹۸۹ از آن نیز اقتباس شده بود. «غبرستان حیوانات خانگی»یک کتاب در ژانر ترسناک اثر استیون کینگ است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شده‌است. واژه cemetery در زبان انگلیسی به معنای «قبرستان» است؛ اما هاوکینگ به عنوان یک اسم خاص از املای متفاوت Sematary بهره جسته‌است. به همین سبب، در ترجمه فارسی هم از واژ
کتاب مسخ فرانتس کافکامترجم گ. نسرکانی
یک روز صبح وقتی گرگور سامسا نفس‌نفس زناناز یک خواب آشفته پرید.ناگهان متوجه شد که تبدیل به یک حشره ی موذی غول پیکر شده است.او به پشت سفت و سخت و زره مانندش افتاده بود و وقتی سرش را کمی بالا آورد شکم گنبدی مانند و قهوه ای رنگش را دید که با رگه های قوسی شکل سفت و محکمی تقسیم بندی شده است. پتو آنقدر بالا رفته بود که به سختی روی شکمش بند بود و نزدیک بود سر بخورد و بیفتد و پاهای بیشمارش که در مقایسه با سایر اندا
دیشب که پشت چراغ قرمز شلوغ ترین خیابان شهر ماشین خاموش شد و روشن نشد به تو زنگ نزدم .مرد های غریبه شهر کمکم کردند اما به تو زنگ نزدم.زنگ زدم به کسی که همیشه بی هیچ منتی هست.راستش مطمن بودم تو کمک ام نمی کنی.
چمدان بسته ام. اما تو هرروز هفته عین خیالت نیست ..
رهات کردم و درگیر خودتی.
رفتم سر پدرت ...
قبرستان سکوت بود.گفتم برای اخرین بار امدم نمی بخشم .
عنوان: 
اما قلب حافظه ی خودش را دارد و من هیچ چیز را فراموش نکرده ام. آلبرکامو
مدیر آرامستان شاهین‌شهر گفت: به دلیل افزایش خاک‌سپاری در آینده نزدیک قبور دوطبقه در آرامستان بهشت معصومه (س) شاهین‌شهر احداث می‌شود.
  به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، محمدرضا ابراهیم پور مدیر آرامستان بهشت معصومه (س) شهرداری شاهین‌شهر در گفت‌وگو با رسانه‌ها، اظهار کرد: با توجه به افزایش خاک‌سپاری در این آرامستان، قطعه زمینی به مساحت ۳ هزار ۲۵۶ مترمربع به قبور دوطبقه اختصاص‌یافته است.وی در ادامه افزود: کارشناسی‌های متعددی
اینجا مثل قبرستان بی گور شده برایم.تا دست به قلم میشوم اشکهایم سر میخورد روی گونه هایم..
کاش به راحتی نوشتنش بود، مثلا بنویسی آرام باش و آرام شوم.نمیدانم چرا در عین حال که همه چیز معنایش را برایم از دست داده باز هم غمگینم.تمام شب را بیدارم.در همان گروه مجازی نگاه میکنم به کلمات اینو آن.نمیدانم به دنبال چه می گردم.هرچه هست نزدیک نیست.بعد بی حوصله میشوم و سرم را میکنم توی بالشت خودم را میزنم به مردن.حتا پریود هم نیستم..نمیدانم چه مرگم است..
از جمله مکان های معروف طرشت مسجد امام حسن عسگری که به مسجد پایین معروف است و مسجد امام علی معروف به مسجد بالا وحسینه طرشت که هم تاریخی و هم معروف است و هر ساله روز های شهادت به خاطر وقف بودن ان غدا می دهد که و فسنجان ان بسیار معروف است همه ساله عاشورا تاسوعا صف های طولانی تشکیل          می شود و بقعه شیخ طرشتی از قبرستان این محله می باشد 
قبرستان ارامنه، از قبرستان های کهن مشهد مقدس است که قدمت آن به بیش از صد سال می رسد. این آرامستان محل دفن مسیحیان شهر طوس و مشهد قدیم بوده و در خیابان حرعاملی، ابتدای تقاطع شهید کریمی قرار گرفته است. قبرستان ارامنه مشهد در گذشته در نقطه ای خارج و دور از شهر بوده است و به تدریج با شهرسازی های انجام شده و تغییرات جغرافیایی، هم اکنون در یکی از محلات شلوغ واقع در مرکز شهر مشهد قرار دارد. برای بازدید از این قبرستان تاریخی تور مشهد الفبای سفر را رز
 
یه جایی از کتاب کافکا در کرانهپسره به میس سائه کی میگه دوستش دارم ولی ترس از دست دادنش هر لحظه با منه.میس سائه کی میگه تاحالا به گنجشک های روی درخت نگاه کردی؟ هر بار که باد میاد میدان دید پرنده تغییر میکنه ولی پرنده چطور باهاش کنار میاد؟ پرنده مدام سرش رو بالا و پایین میبره تا با شاخه منطبق بشه..سرشت پرنده اینه بدون اینکه به کارش فکر کنه این عمل رو انجام میده. اما تو آدمی! بنظرت زندگی اینجوری خسته کننده نیست؟مدام سر تکان دادن روی شاخه ای که ت
خب این کتابم تموم شد. واقعا کتاب عجیبی بود. یه جاهایی واقعا کسل کننده بود یه جاهایی برعکس. یه چیزاییشو صادقانه بگم نفهمیدم. البته بار اولیم که مسخ رو خوندم همینجوری کامل برام روشن نشد. شاید بعد ها که دوباره بخونمش بفهممش کامل. البته دلمم برای کافکا تنگ شده بودا این که ادمو گیج میکنه. 
خلاصه که همین. من توقع داشتم یهو پریده نشه به اخرش. ولی خب نمیشه توقع داشت دیگه کامل نشده بود.
برم استراحت کنم یه خورده آهنگ گوش میدم بعدش ببینم کتاب جدید چی شروع
نام: حسن و در تورات شُبَّر
کنیه: أبومحمد
لقب: سیّد، سِبط، أمین، حجّت، برّ، نقیّ، زکیّ، مجتبی و زاهد
نام پدر: علی
نام مادر: فاطمة
تاریخ تولد: 3/9/15 هجری قمری
مکان تولد: مدینه
تاریخ شهادت: 50/2/7 یا 50/2/28 هجری قمری
مکان شهادت: مدینه
قاتل: جعدة همسر ایشان
مدت عمر: 47 سال
مرقد شریف: قبرستان بقیع، واقع در مدینه
منصب: امام دوم شیعیان
مدت امامت: 10 سال
 
آنچه در وهلهٔ اول این سه اندیشمند ( بنیامین ، سانتاگ ، بارت ) را برایم جذاب و مهم میسازد ، احساس کوچکی خوشایندی است که همیشه از خواندن بیشتر نوشته های آنها دچارش میشوم؛ در برابرشان احساس حقارت میکنم. این سه تن و البته کسانی همچون جویس ،کافکا، بیهقی ، نیما و... مجال خودنمایی به من نمیدهند. آنقدر بزرگند که آدم را به خودشان مشغول میکنند. و آنقدر کوچک اند که اجازه داری در موردشان سخن بگویی و حلاجی‌شان کنی. افسون دیگرشان برای من ناشی از آن است که ه
دچار نوعی بهت زدگی و بی حسی شده ام. احساس خستگی نمی کنم. خوابم نمی آید. غصه دار نیستم. شاد هم نیستم. قدرت این را ندارم که تو را با خیال خودم به اینجا بیاورم هرچند که تصادفا سمت راستم یک صندلی خالی وجود دارد. گویی برای تو گذاشته شده است.
درچنگال چیزی هستم و نمی توانم خودم را از دستش رها کنم...
-فرانتس کافکا-
به نام خدای مهدی (عج)

ماجرای احترام آیت الله بهجت به بانوی فوت شده همسایه (صدای زن همسایه)همسایه آیت الله بهجت:در تشییع جنازه ی عیال من آیت الله بهجت خواستند، نماز بخوانند آقا از در منزل جنازه را تشییع کردند تا حرم، نماز بر ایشان خواندند، بعد من عرض کردم حاج آقا شما تشریف ببرید منزل و به کارهایتان برسید، فرمودند نه هستم. حتی ایشان به اینجا بسنده نکردند و آمدند قبرستان قم نو، باز عرض کردم به حاج آقای افتخاری که حاج آقا شما از آقا خواهش کنید که
        زن سینی چای را بهانه کرد و کنار مرد نشست ، مرد اخبار را بهانه کرد و از زن فاصله گرفت . زن نزدیک شد و آرام دست مرد را گرفت ، مرد بی حوصله دست از دست زن کشید . زن حرف زد ، مرد سکوت کرد . زن خندید ، مرد سرد بود . زن مادر شد ، مرد عاشق . زن تنها شد ، مرد نفهمید . زن پیر شد در آینه ، مرد نبود .  زن رفت ، مرد سرش را بر گرداند ، تنها مانده بود میان یک قبرستان بزرگ ، و عکس زن که به او لبخند می زد‌ . مرد گریه کرد ، دیر شده بود ؛ زن خندید ، تنهایی تمام شد . مرد فر
الان که دارم مینویسم فقط ۱۶۵ صفحه از کتابم مونده اگه تا شب بشینم پاش تموم میشه اما میخوام از الان تا شب رو  زبان کار کنم. چون خیلی ضعیفم و نیاز به تمرین زیاد دارم مها هم قبول کرده یه چیزاییی که نمیدونمو بهم یاد بده. خیلی این کتابو دوست دارم این که این چیزایی که نوشته شده رو اون نوشته کتابایی که خونده یادم باشه تربیت احساسات فلوبر رو بخرم تا بخونم. دلم میخواد چیزای بیشتری بنویسم میخواستم توضیحاتی که بنیامین از عکس کافکا رو گذاشته بذارم اما مها
با توجه به آلودگی فضای دلها در برخی مناطق، زندگی دین مدارانه به سختی ممکن می باشد و سفارش شده است انواع آلاینده ها اعم از هوای نفس، آرزوهای طولانی و حب دنیا کنترل و در مواردی تعطیل شود و از نزدیکی به مراکز آلوده به گناه به شدت پزهیز شود.
در صورت ادامه آلودگی فضای دل، کلیه مراکز آموزش معارف و معنویات تعطیل خواهد شد.
 برای رفع آلودگی دستور داده شده است به توبه فوری به ویژه نماز توبه، به جا آوردن حق الناس و حق الله ، قرائت قران، استغفار و سر زدن ب
میخواهی زندگی‌مان را جهنم نکنند !
#احمد_کسروی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 720×720]
مشاهده مطلب در کانال
از سوزشِ انطباقِ خود ملموسم. عاصی از یکرنگیم بر پیکرهٔ این نظامِ عرف محور و عاصی از نیمهٔ دیگرِ عرفِ ستیزم. گویی همیشه باید یک انتخاب باشد میانِ ساختاری که دیگران ساخته اند و ما باید مقید به پیروی از او باشیم. اوی بی زمان، بی مکان، بی جنس و بی امان.
سایه های من این مارا در می نوردد و با این ما می ستیزد. از من گریز میزند و به ما می گریزد. انگار که این من برای وجودش کافی نیست. 
انطباقِ خود با موسیقیِ عامه پسند و عامه ستیز، عامه پرور و عامه کش.
به راست
 
همیشه از موراکامی خیلی یاد گرفتم . یادمه از وقتی که کافکا در کرانه رو خوندم ، حسابی فکرام عوض شد . می خواستم بلند بشم برم خودش رو پیدا کنم باهاش حرف بزنم . می خوام پیداش کنم ازش تشکر کنم که مثل یه استاد صبور به من کلی درس داد. کتاب هاش می تونه یه درمان باشه برا آدم. مخصوصا وقتی که حس همزاد پنداری داشته باشی .
یکی از درس هایی که ازش گرفتم از نوشتن بود که چطور می تونه نویسنده رو درمان کنه و از کلی فکرهای مزاحم و خواب های چرت و پرت آزادش کنه . از تجربه
 خدایا با چشم زخم چه کنم؟: کنکاشی نو درباره یکی از پر قیل و قارترین باورهای جهانی
 
خدایا با چشم زخم چه کنم؟نویسنده: زبیده خداییانتشارات قلم زنان
خلاصه:
آنچه در این کتاب می خوانیم:– کنکاشی نو درباره یکی از رایج ترین و پر قیل و قارترین باورهای جهانی به نام چشم زخم-اثبات حقیقت چشم و نظر از منابع دینی و علوم روز با ارائه ادله عقلی و نقلی-بیان خرافات زمین گیر کننده و طرح حقایق امید آفرین در مقوله چشم شوری-آشنایی با نیروهای قدرتمند چشم و چگونگی کن
Apache Kafka یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های من
Apache Kafka یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های من
✅ هفته گذشته پیکر یکی دیگر از شهدای عزیز مدافع حرم تشییع شد. شهیدی که بیش از سه سال پیش به شهادت رسیده بود اما پیکر مطهّرش در منطقه العیس سوریه منتظر مانده بود تا دوباره با آمدنش این روزهای ما را معطّر کند. مایی که قبرستان نشینان عاداتیم. ✅شهید #ابراهیم_عشریه سال 56 در نکا به دنیا آمد. او یکی از اساتید فنون نظامی بود که به عنوان مستشار نظامی از قم به سوریه رفت. ابراهیم در این سفر ماندگار شد، تاریخ بود که ما را با خود بُرد و از او جدا کرد.
ادامه مط
یک ماه پیش بود، استادمان دربارۀ میرزای قُمّی بهمان گفت که آدم خیلی بزرگواری است و در قبرستان شیخان قُم خاک شده. می‌گفت اگر مشکلی داشتید بروید پیش‌اش و نذر کنید تا برایتان دعا کند، چون مستجاب الدعوه است.
ما هم اتفاقی فردایِ آن روز با خانوم تصمیم گرفتیم حرم برویم که باز هم اتفاقی به جایِ این که از طرفِ مسجد اعظم بیاییم از طرفِ قبرستان شیخان آمدیم.
کنارِ قبر میرزای قُمّی رفتیم و به خانم گفتم استادم گفته که شخصیت بزرگواری است و اگر حاجتی بخواهی
سر کلاس نشسته بودم که خودکار قرمز از دستم افتاد. غلتید و غلتید و رفت زیر میز نفر اخر. تازه اول کلاس بود، و من با وجود نگاهمعلم ترسناک نتوانستم برش دارم. هی حرص می خوردم که خودکارکم چه شد و کجا رفت و گردن می کشیدم که ببینم کجاست . خودکار قرمز عزیزم. من هم که علاقه بسیاری به قرمز دارم ...(نیشخند معنی دار)
زنگ که خورد نفس راحتی کشیدم، زیرا به جز خودکار قرمزم، معلم هم مرا آزار میداد. معلم ادبیات باید لبخند به لب و خلاق باشد، که از کافکا تا علوی خوانده ب
#برشی_از_یک_کتاب
#داستان_طنز

جنازه ای را به سوی قبرستان تشییع می کردند. مردی با فرزندش به آن ها برخوردند، فرزند از پدرش پرسید: پدر آن مرده را کجا می برند؟پدر گفت: فرزندم به جایی که نه غذا هست نه آب، نه لباس هست نه پول، نه چراغی هست نه نور.فرزند گفت: پس پدر، حتما او را به خانه ی ما می برند!

قند پارسی از کلیات عبید زاکانی، سید فرخ زند وکیلی، صفحه 30
مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم آدرسی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند. دوست من اگر مشکلی داری، یعنی تو زنده ای...
میدانی کجایم ؟!  قبرستان 
همانی که اولین بار آنجا پای حرفهایت نشستم البته تو که چیزی نمیگفتی همه ی حرفها را من میزدم ، برایت از صنعت موسیقی آمریکا گفتم ، از فوتبال ، از دین ، سیاست ، از همه چیز به جز احساس . دلتنگ آن روزهایم ...
همنشینی با تو تنها فایده ای که داشته این است که وقتی شبی وحشتناک را پشت سر میگذاریم ، برخلاف اغلب ادمها که آرزو میکنند ،صبح بیدار نشوند ، ما آرزو میکنیم زودتر خواب مان ببرد تا صبح را زودتر آغاز کنیم ‌ ... گویی همه چیز سرجا
هوا از اون هواهاس که وادارمون میکنه بعد از کشیک لباس های رنگی رنگیمون رو بپوشیم و بزنیم بیرون تو پارک بشینیم کیک و چایی تلخ تر از زهر مار بخوریم و بخندیم....
بعدش هم سرحال برگردیم خونه...
*****
با دامن ستاره دار قرمزم لم دادم زیر باد بهاری پنجره ی اتاقم ،اون طرف روپوش سفیدهام تو ماشین دارن شسته میشن ، چای داره دم میکشه ، برنج نهار فردا داره خیس میخوره ...
خونه تقریبا جمع و جوره و یه تمیز کاری خفیف میخواد که میذارمش برای آخر شب... 
الان میخوام بلند شم ،
اون یک ماهی که ناکجا بودم، آهنگ "شب مرد تنها"ی اِبی رو خیلی گوش میدادم. و قبل از اون خیلی کم شنیده بودمش. و خیلی قشنگه. و خیلی قشنگ بود.
دیشب یکی دو ساعت تنها بودم، نشستم چن تا آهنگ گوش بدم. وقتی "شب مرد تنها" رو گوش دادم واقعاً برگام ریخت. خیلی عمیق یادِ هفته های پیش توی اون شهر میوفتادم و یادِ اتفاقاتش و احساساتش و روزا و شبا و بعد از ظهراش... و بعد از "شب مرد تنها"، چن تا آهنگ دیگه گوش دادم و دیگه دوس ندارم اونو گوش بدم. عمیقاً روی احساساتم تاثیر میز
نحوه نصب Apache Kafka در Debian 10 Apache Kafka یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی
نحوه نصب Apache Kafka در Debian 10 Apache Kafka یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی
نحوه نصب Apache Kafka در Debian 10 Apache Kafka یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی
چند وقتی بود که میشناختمش؛ سنش بالای ۶۰ سال بود هر وقت منو می دید لبخند می زد از کیف زرد رنگ و رو رفتش که آرم پست رو داشت یه دسته ی کوچیک گل سفید در میاورد و می داد دستم بعد دستی به سرم می کشید و می گفت : مثل این گل ها با طراوتی!سنش هی بالاتر رفت ؛ تبدیل شده بود به پستچی آشفته ای که روز به روز خسته تر میشد یکی از همون شبا بود که زنگ در خونمونو زد ؛ لبخندش از همیشه کمرنگ تر شده بود بعد از دادن یه دسته گل سفید گفت : بهش بگو متاسفم گفتم: به کی؟یکم فکر کرد
در عجبم از شیعیانی ‌که شهادت فاطمه و قبرستان بقیع دلشان را می‌سوزاند اما اعدام‌های دسته‌جمعی شهریور شصت و هفت و گورستان خاوران دلشان را خنک می‌کند. فاطمه سه روز متوالی افطاری روزه‌ی خویش را به یتیم، اسیر و مسکین می‌بخشد و ایشان سه دهه‌‌ی متوالی افطاری روزه‌ی سکوت خویش را به حق‌السکوت. این شیعیان علی گمان می‌کنند با گور کندن برای فاطمه به علی یاری می‌رسانند.  تصویری که از فاطمه می‌سازند دختر بچه‌ای است که زود ازدواج می‌کند و زودتر
این مدت که دوباره شروع کردم درس بخونم، از عملکردم خیلی ناامید شدم. وقت میزارم ولی اون نتیجه ای که می خوامو نمیگیرم. 
بعد نشستم اندکی فکر کردم که چرا اینطوره؟ منکه یادگیریم خوبه. 
دلایل عدم پیشرفت:
۱. درس هر روز مدرسه رو همونروز نمی خونم. در نتیجه بعدا باید وقت بیشتری صرفش کنم.
۲. جزوه ی ریاضیم شبیه کویره:) 
۳. مرور علمی و به موقع ندارم.
۴. اگه یه مسئله ای حلیاتو بپیچونه و عدد خوب نده یه ساعت فقط بهش زل می زنم و با خودم فکر می کنم که چرا؟:| 
همه ی این
در بسامد به زمین نشستن هواپیماهای بی-52 امریکای
امپریالیست در دوحه و نگرانی از اقدام جنون آمیزش، به گمانم اگر هوای حوصله ابری
نباشد و کسی در سر سودای تفلسف داشته باشد، به طور طبیعی باید به سراغ مکاتب و
متفکران اضطراب و تشویشی  برود که گفتارشان
مبین ضرباآهنگ آخرالزمان است و به شکل تیره ای ساحت سیاست را با همان تصویر
دیرپایی تصور می کنند که "ماکس وبرِ"شهیر در کوته کلامی خلاصه کرده بود:
نزاع همیشگی میان نبوغ شیطان و عشق و مهربانی خداوند! با این ح
در بسامد به زمین نشستن هواپیماهای بی-52 امریکای
امپریالیست در دوحه و نگرانی از اقدام جنون آمیزش، به گمانم اگر هوای حوصله ابری
نباشد و کسی در سر سودای تفلسف داشته باشد، به طور طبیعی باید به سراغ مکاتب و
متفکران اضطراب و تشویشی  برود که گفتارشان
مبین ضرباآهنگ آخرالزمان است و به شکل تیره ای ساحت سیاست را با همان تصویر
دیرپایی تصور می کنند که "ماکس وبرِ"شهیر در کوته کلامی خلاصه کرده بود:
نزاع همیشگی میان نبوغ شیطان و عشق و مهربانی خداوند! با این ح
دانستنی؟
آیامیدانید؟ احتمال دارد درسال 6000میلادی علم به حدی پیشرفت كند كه خودرو ها دیگر استفاده نشوند و انسان توسط موج برروی زمین باسرعت بالا حركت كند!!!!!!!!!!
آیامیدانید؟ ترانزیستور قطعه ای الكترونیكی است كه توسط این قطعه انقلابی درجهان ایجادشد وباعث بوجود آمدن عصر اطلاعات وارتباطات شد.تمام وسایل الكترونیكی ارتباطی برای ایجاد ودریافت امواج ازاین قطعه استفاده میكنند.
آیامیدانید؟اگر از زمین فراتر وبسیار زیاد دور شویم  آسمان ها را به صورت
 یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شد
 یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شد
 یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شد
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
ک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
 یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شد
 یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شد
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
یک کارگزار پیام توزیع شده محبوب است که برای مدیریت حجم زیادی از داده های زمان-واقعی طراحی شده است. خوشه کافکا بسیار مقیاس پذیر و دارای تحمل خطا است و همچنین نسبت به سایر واسطه های پیام مانند ActiveMQ و RabbitMQ از توان بسیار بالاتری برخوردار است. اگرچه معمولاً از آن به عنوان یک سیستم پیام رسان انتشار / اشتراک استفاده می شود ، بسیاری از سازمان ها نیز از آن برای جمع آوری ورود به سیستم استفاده می کنند زیرا فضای ذخیره سازی مداوم را برای پیام های منتشر شده
بعد از یک ماه نیامده ام اینجا که از روزمرگی هایم بنالم و به کنکور فحش بدهم و یادآوری کنم که من هرروز صبح قبل از اینکه آفتاب بزند بیدار می شوم و عصر ها بعد از غروب بر میگردم خانه...نه نه.یک فرد جدید در خانواده از دنیا رفته است(بله.خدا رفتگان شما را هم بیامرزد).من هیچ خاطره واضح و روشنی از فرد متوفی ندارم.هر چه که زور میزنم و به حافظه ام فشار می آورم فقط همین را به یاد می آورم که هر وقت فرد متوفی می آمد خانۀ مادر من ورودش را با جملۀ:خانوم جان اومد. اعل
 
برای کربلایی شدن باید از همه چیزت بگذری حتی از خودت ...
وگرنه هیچوقت از قبرستان تعلقات بیرون نخواهی آمد و اگر هم بیایی یا به بیراهه خواهی رفت یا در میانه راه به یزید خواهی پیوست ...کم نبودند آنها که سینه چاک حسین (ع) می نمودند اما آنجا که باید فریاد بزنند،سکوت کردند و آنجا که باید پا در رکاب کنند،گوشه انزوا برگزیدند و سر در گریبان دنیا فرو بردند.
برای رسیدن به حسین (ع) هم شور می باید و هم شعور ...
 
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَل
این پست موقّت است و برای مدّتی مشخّص که نامعیّن است.
اگر نمی‌نویسم، دلیلش تهی بودن و خلأ ذهنم نیست. بلکه معتقدم نباید آشغال نوشت. مادامی که به افکارم نظم ندهم نخواهم نوشت. ایده‌ها بسیارند و نظم اندک...
نبود نظم پشت نوشته‌ها موجب می‌شود که حالم از نوشته‌ها به هم بخورد و سراسر وجودم از تهوّع لبریز شود. کما‌این‌که بالای 150 کاغذ را همین دیروز آتش زدم.
فقط وقتی باید نوشت که خود انسان اراده کند، نه وقتی که کلمات مثل استفراغ به طور حال به‌هم‌زنی
درجه ابهام
1 از 4
سال‌ها پیش همین دور و اطراف
پسری در اتاقش ناگهان روی زمین افتاد
بیهوش شده بود
یک حالتی مثلِ کما
مادرش تا از آشپزخانه صدای افتادنش را شنید
آمد بالای سرش و بنا را گذاشت بر جیغ زدن
بعد هم خواهرش آمد و توی سرش میزد
و صورتش را چنگ میزد
دقایقی بعد پسر را روی دست بلند کرده بودند و لا اله الا الله میگفتند و سمت قبرستان میبردند
اما پسر نمرده بود
صداها را می‌شنید
فقط بیهوش شده بود و کسی این را نمی‌دانست
مردم فکر می‌کردند مرده است ولی ن
سال ها فعالیتم در عرصه هایی که مردم حتی از یاد کردن آن هراس دارند، به من آموخته که جهل انسان ترسناک ترین پدیده تاریخ بشریت است. انسان از چیزی که نمی شناسد می ترسد.
شما اگر بدانید در اتاق کناری تان  یک حیوان وحشی وجود دارد که شما آن را می شناسید و مثلا می دانید گرگی است که با نور چراغ قوه فراری می شود یا خرسی است که با اسلحه از پا در میاید آنقدر ها هم برایتان ترسناک نیست. اما به شما می گویند در اتاق کناری یک موجود عجیب و غریب هست مخصوصا اگر به قدر
مصداقِ خاصش را نمی‌فهمید
اما معنایش قابل تعمیم است
سال‌ها پیش همین دور و اطراف
پسری در اتاقش ناگهان روی زمین افتاد
بیهوش شده بود
یک حالتی مثلِ کما
مادرش تا از آشپزخانه صدای افتادنش را شنید
آمد بالای سرش و بنا را گذاشت بر جیغ زدن
بعد هم خواهرش آمد و توی سرش میزد
و صورتش را چنگ میزد
دقایقی بعد پسر را روی دست بلند کرده بودند و لا اله الا الله میگفتند و سمت قبرستان میبردند
اما پسر نمرده بود
صداها را می‌شنید
فقط بیهوش شده بود و کسی این را نمی‌دان
به نام خدا
 
صابری اکبری، دوست و همکلاسی‌ام، متنی منتشر کرده که آن را اینجا بارگزاری کرده‌ام و می‌خواهم ملاحظه خودم را در ادامه بنویسم:
ماجرای چاقو و دسته اش
نسخه PDF نوشته‌ی خودم
 
 
 
روزی روزگاری خیاطی در مسیر قبرستان دکان داشت. این خیاط عادتی داشت. کوزه‌ای را مخصوص گذاشته بود و هرگاه پیکر مرده‌ای را به قبرستان می‌بردند سنگی در کوزه می‌انداخت. یک روز خودش مرد. از قضا مردی به دنبال خیاط می‌گشت. سراغ او را از دکان همسایه گرفت. همسایه گفت:
به نام خدا
 
صابری اکبری، دوست و همکلاسی‌ام، متنی منتشر کرده که آن را اینجا بارگزاری کرده‌ام و می‌خواهم ملاحظه خودم را در ادامه بنویسم:
ماجرای چاقو و دسته اش
نسخه PDF نوشته‌ی خودم
 
 
 
روزی روزگاری خیاطی در مسیر قبرستان دکان داشت. این خیاط عادتی داشت. کوزه‌ای را مخصوص گذاشته بود و هرگاه پیکر مرده‌ای را به قبرستان می‌بردند سنگی در کوزه می‌انداخت. یک روز خودش مرد. از قضا مردی به دنبال خیاط می‌گشت. سراغ او را از دکان همسایه گرفت. همسایه گفت:
کاش زمان همینجا متوقف میشد
من توی اتاق گرمم، صبحونه میخوردم، موزیک دلخواهم رو گوش میدادم و شرشر بارون رو از پنجر تماشا میکردم...
من کتاب کافکا در کرانه رو میخوندم...
و ظهر مامانم غذای دلخواهم رو درست می‌کرد...
من بین کتاب و موسیقی و بارون گم میشدم و هیچ خبری از آناتومی و فیزیولوژی نبود!
خوابگاه بر نمی گشتم و ظرف و رخت نمیشستم!
هر چند خوابگاه تجربه ی فوق‌العاده جذابی بود برای من که همیشه وابسته به خانواده بودم اما خب حقیقتا سخته....
من تو این یک م
خودم را وارونه روی تخت پیدا کردم. صبح امروز وقتی چشم باز کردم به صورت چندش آوری وارونه بودم. امعاء و احشایم به صورت وحشیانه ای روی بدنم آونگ بودند. مغزم بیرون از پوست سرم بود و موهایم رفته بود به جای مغزم توی کله. رگ و پی های دست و پایم هم دیدنی نبود. از دیدن خودم وحشت کردم؟ بله که وحشت کردم. آدم صورت حیوانی و متهوعش را ببیند چه حسی بهش دست می دهد! جلوی آینه بایستد و به جای روکش زیبایش کثافات درونش را ببیند. آدم را ترس و هراسی در برمی گیرد که نمونه
خیلی وقته شعر نگفته امیکی از دوستان بخشی از پیشگوئیهای شاه نعمت الله ولی رو فرستاد*قدرت کردگار می‌بینم-حالت روزگار می‌بینم**از نجوم این سخن نمی‌گویم-بلکه از کردگار می‌بینم**از سلاطین گردش دوران-یک به یک را سوار می‌بینم**هر یکی را به مثل ذره نور-پرتوی آشکار می‌بینم**از بزرگی و رفعت ایشان-صفوی برقرار می‌بینم (...)**آخر پادشاهی صفوی-یک حسینی به کار می‌بینم*...مخصوصا اون قسمتی که متناسب با این دوره بود و بگی نگی ذوق خفته ما رو بیدار کرد...براش نوش
قبرستان پرلاشز پاریس
 
اگر هر قبرستان، داستانی را بازگو می‌کند، قبرستان پرلاشز فرانسه داستان‌هایش به‌ اندازه‌ی چند کتاب است.
هزاران روح در زمین‌های محصور در میان دیوارهای این گورستان بزرگ دفن شده‌اند. در امتداد مسیرهایی با ردیف درختان، تأثیرگذارترین نویسندگان، نقاشان، موسیقیدانان و سیاستمداران تاریخ آرمیده‌اند. بسیاری از آنان حتی بعد از مرگ هم به خلق شگفتی ادامه می‌دهند. قبرستان پر لاشز بزرگ‌ترین گورستان پاریس و شاید مشهور‌تری
باز باران ...
باز باران با ترانه            دارد از مادر نشانه..
بوی باران..              بوی اشک مادرانه پر ز ناله  کودکی با مادری پهلو شکستهسمت خانه.. کوچه ها و تازیانه           گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه               تازیانه  تازیانه. .
ادامه مطلب
بهترین زمان سفر به خالد نبی : به دنبال یک راهنما برای سفر به خالد نبی هستید: نمی دانید بهترین زمان سفر به خالد نبی کی هست؟ نمیدانید خالد نبی کجاست؟ برای پاسخ تمام این سوالات شما با سایت گلستان همراه باشید.
خالد نبی کجاست؟
خالد نبی از جاهای دیدنی گلستان است که با شهرستان گنبد کاووس، 90 کیلومتر و با شهرستان کلاله، 55 کیلومتر فاصله دارد. نزدیک‌ترین روستا به این جای دیدنی، روستای گچی سو است که در فاصله‌ی 6 کیلومتری آن قرار دارد. این جای دیدنی روی ق
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
علمای تاریخ اسلام عمری
تا حال از خود پرسیده اید
اگر نویسنده و کارگردانی تصمیم بگیرد داستان زندگی بعضی از صحابه پیامبر رحمت را براساس اسناد و مدارک اسلام عمری به تصویربکشند
قضاوت سایر ادیان درخصوص اسلام چگونه خواهد بود؟
صحابی پیامبرکه در جنگ ها فرار میکند و پیامبر را رها میکند
صحابی که در قبرستان یهودیان بدست سایر اصحاب پیامبر ،دفن میشود
صحابی که آنقدر در اشرافیت زندگی میکند که بعد از مرگش صد پو
باسمه تعالی
اماکن مقدسقبرستان بقیع
امروز جهان شاهد تخریب قبور است
امید بشر اذن خدا، بهر ظهور است
چشم همه گریان شده از وضع قبورش
امروز دل شیعه پر از خون و صبور است
آرامگه چار امام است و بود مدفن اصحاب
آن باعث احیای ولایت و حضور است
ویران شده آثار قبور حسن و باقر و سجاد
هم صادق و هم آمنه اصحاب غرور است
دفن است خدیجه به همین خاک مقدس
در بین زنان شاخص و در کسب جسور است
یوم الهدم است روز خرابی عمارات
آن قوم ستم فاقد ادراک و شعور است
در مکتب ما منطق و
هزار دره مثل یک مخمل سبز با طراوت و زیباست
  
ترکمن صحرا محدوده‌ای عجیب است. جنگل و دریا، کوه و بیابان را یکجا دارد. بیهوده نیست  که ایران کوچک نامیده می‌شود. هزار دره و قبرستان خالد نبی یکی از  دیدنی‌های مهم این محدوده از ایران است که در کنار مردمان ترکمن صحرا، اسب و  موسیقی دلربای عشایری گردشگران زیادی را به سوی خود می‌کشاند. با مجله گردشگری دلتا همراه باشید تا با هم به ترکمن صحرا و هزار دره اعجاب انگیزش سفر کنیم.
هزار دره کجاست؟
هزار دره
#برشی_از_یک_کتاب

مادام که تلقى ما از انسان و برداشت ما از خویشتن دگرگون نشده، 
مادام که نقش انسان مجهول مانده و بینش او از این نقش در حد تنوع، در حد زندگى تکرارى و مدار بسته، در حد خوشى‌ها و سرگرمى‌ها، در حد بازیگر شدن و بازیچه ماندن، و تماشاچى بودن، خلاصه شده، 
مادام که زندگى جز نمایش و بازى،بارى ندارد، ناچار سنگینى حجاب طبیعى است، مگر اینکه با شعارها همراه شوى و یا در جو روشنفکرى قرار بگیرى و یا بخواهى به گونه‌اى دیگر به نمایش بپردازى، یا
یک کیلو سرکه میخرید به اضافه (100گرم)”قلیاب” ماده ایست که در عطاریها یافت میشود و ارزان است. سرکه و قلیاب را با هم کاملا” قاطی و حل کنید (پودرش رو بگیرید بهتره) بزارید یه کمی بجوشه بویی شبیه بوی لجن میده کامل هم بزنید بزار یک روز کنار بمونه در ظرف دردار تا بو توی خونه نپیچه. در یکی از روزهای هفته(روزهای زوج بهتره) بعد از اذان صبح یا نیم ساعتت مانده به اذان مغرب میری داخل حمام رو به قبله می ایستی و میگی یا الله و یا فرشتگان مقرب الهی هر که کرده عاط

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها